جدول جو
جدول جو

معنی تل نبات - جستجوی لغت در جدول جو

تل نبات
نبات داغ شده که تلخ می باشد و به فردی که مسموم شده می دهند
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تلنبار
تصویر تلنبار
تلمبار، هر چیز زیاد که روی هم ریخته و انبار شده باشد، تلیبار، تلیوار
جای مخصوصی که برای پرورش کرم ابریشم درست کنند، پیله انبار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب نبات
تصویر آب نبات
نوعی از شیرینی که با شیرۀ شکر درست می کنند
فرهنگ فارسی عمید
(تَ لَوْ وُ)
تغییرات و بی قراریها و ناپایداریها. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ تلون. رجوع به تلون و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(حَبْ بِ نَ)
خوبروی جمیل. ملیح، انگور شیرین، هندوانۀ شیرین
لغت نامه دهخدا
(بِ نَ)
قسمی حلوا و شیرینی:
چه شیوه میکندآب نبات با دل ما
که بر طبقچۀ شمشاد و کاسۀ حلبی است.
بسحاق اطعمه
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دهی است از دهستان بالا ولایت که در بخش حومه شهرستان کاشمر واقع است و 416 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تلهبات
تصویر تلهبات
جمع تلهب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجنبات
تصویر تجنبات
جمع تجنب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلنبار
تصویر تلنبار
میوه ایست شبیه بشفتالو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلونات
تصویر تلونات
جمع تلون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلعبات
تصویر تلعبات
جمع تلعب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلینات
تصویر تلینات
جمع تلین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب نبات
تصویر آب نبات
قسمی شیرینی که با شیره شکر سازند. شکرینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلقنات
تصویر تلقنات
جمع تلقن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلقیبات
تصویر تلقیبات
جمع تلقیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلقبات
تصویر تلقبات
جمع تلقب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب نبات
تصویر آب نبات
((نَ))
نوعی شیرینی که با شیره شکر سازند
آب نبات چوبی: آب نبات مخصوص کودکان که معمولاً دسته چوبی یا پلاستیکی دارد
آب نبات قیچی: آب نباتی که پیش از سرد شدن آن را به صورت مفتول باریکی درمی آورند و با قیچی به قطعات کوچک تقسیم می کنند
فرهنگ فارسی معین
انباشته، توده، کپه، پر، لبریز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
انبار بزرگ، انبار توتون
فرهنگ گویش مازندرانی